رهاورد سفر (11)
میوه ممنوعه
سروده ها و نوشته های عبدالله قرونه ای

باغ محتشم

باغ بزرگی که به نظر می رسد ملک شخصی بوده و بعد به تملک شهرداری درآمده و به عنوان پارک استفاده می شود. بوستانی بسیار بزرگ و زیبا و در گوشه ای از آن ساختمانی زیبا و خوش ساخت هنری با سقف و ستونهای چوبی بسیار هنرمندانه! و نام «ساختمان کلاه فرنگی» را بر خود داشت:

 

 

آرامگاه میرزا کوچک خان

صبح دوشنبه، قصد ماسوله داشتیم و در مسیرمان مشتاق دیدار بزرگمرد انقلابی، میرزا کوچک خان جنگلی بودیم. من از زمان نوجوانی شیفته ی دو آزادمرد در تاریخ متاخر کشور بوده ام: امیرکبیر و میرزا کوچک! 

ولی از دیدن سنگ کوچکی بر مزار دکتر حاج احمد کسمایی پای یکی از ستونهای بنای آرامگاه میرزا، بسیار متاثر شدم. این بزرگمرد باید در آغوش میرزا و یا لااقل زیر سایه ی سقف او می بود.

آنچه در این قبرستان کوچک، جالب توجه بود، سنگ قبرهایی بود که هر کدامشان را میشد یک اثر هنری به حساب آورد!! مخصوصا یکی که سنگ مزار شاعری بود:

ماسوله

مسیر ماسوله بسیار دیدنی و زیباست. یک طرف کوه و جنگل و یک طرف رودخانه ی خروشان! در هر قدمش دوست داری بمانی و نفس بکشی!! و البته خود ماسوله واقعا شاهکار است؛ ساده و زیبا؛ سهل و ممتنع! مثل شعر سعدی!! 

دوست داشتم یک روز دیگر هم بمانیم و رودبار و منجیل را نیز ببینیم ولی هوای دم دار و شرجی و نامناسب بودن شرایط، منصرفمان کرد. بنابراین دم غروب راه افتادیم. بخش زیادی از مسیر را شبانه طی کردیم. فقط لاهیجان را خیلی دوست داشتم در روشنایی روز می دیدیم. واقعا شهر زیبایی است. 

بعد از نیمه شب کمی احساس خواب آلودگی داشتم. همان وسط صحرا جایی بین تنکابن و نشتارود، کنار ساختمانی در حال ساخت، چادر زدیم و خوابیدیم. صبح از تمام چادرمان آب می چکید!!! در و پنجره ها را باز کردم و گاز مسافرتی را روشن کردم تا فقط در حدی که بتوانیم چادر را جمع کنیم خشک شود. بعد از صرف صبحانه دوباره در امتداد جاده ی ساحلی به راهمان ادامه دادیم. ولی هنوز دلمان دریا میخواست! تنها جایی که به دیدار دریا رفته بودیم همان آستارا بود. در حوالی عباس آباد، ساحل مورد نظرمان را یافتیم؛ جایی دنج و ساحلی سنگی و دریایی تمیز! ساحلی خانوادگی بدون نگهبان و حفاظت و پلاژ و .... همه افراد خانواده، آقا، خانم و فرزندان راحت تن به آب داده بودند و کسی نگران چیزی نبود. ما هم همین کار را کردیم!! به این نتیجه رسیدم که بدچشمهای این کشور، فقط مسئولان و مدیران و نیروهای انتظامی هستند!!! چون در آن محیط، کسی نگاه سنگینی به دیگران نداشت و هر کس در کنار خانواده ی خود از دریا لذت می برد. 

 

خیلی سعی کردم مشکلات زندگی ام را در دریا غرق کنم ولی شنا بلد بود موفق نشدم:!!!!چشمک


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





پنج شنبه 14 آبان 1394برچسب:, :: 23:31 ::  نويسنده : عبدالله قرونه ای

درباره وبلاگ
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان میوه ممنوعه و آدرس mivemamnue.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 70
بازدید کل : 3596
تعداد مطالب : 65
تعداد نظرات : 65
تعداد آنلاین : 1